فارسی   English   عربي    
أخبارخاص

بخش دوم مصاحبه با فرزند شهید دکتر پاک نژاد

                                                                                                      

 

  شما فرمودید که کلمه ترور را در جامعه می شنیدید، آیا می دانستید که پشت اینگونه ترورها چه کسانی بودند؟

بله ، همیشه بحث منافقین هم در خانواده و حتی در مدارس بین دوستان و دانش آموزان مطرح می شد و در این مورد نیز جناح بندی هایی وجود داشت.

آیا مجمع، سازمان و یا نهادی در آن زمان وجود داشت که خانواده هایی مانند شما به آن مراجعه کنند و درخواست پیگیری حقوقی و حمایتی بدهند؟

نخیر . در آن زمان تمام کشور درگیر مسائل داخلی و به ویژه جنگ تحمیلی بود و حکومت توانایی چنین حمایتهایی را نداشت. حتی موقعیت و انتظار دولت از اینگونه حوادث به گونه ای بود که مکان دفن  شهدای ترور را محدود به مکانی خاص کرده بود در حالی نه دولت و نه جامعه انتظار نداشتند که تعداد شهدای ترورر افزایش می یابد و نیاز به مکانی وسیعتر خواهد داشت.

با توجه به محبوبیت و شهرت انسان دوستانه ای که پدر شما در یزد داشتند ، شهادت ایشان به عنوان از دست رفتن یک انسان فرهیخته چه تاثیری در افکار عمومی مردم و کل جامعه یزد باقی گذاشت؟

تنها می توانم برای درک گستردگی ارادت و اشتیاق مردم به وجود پدرم، به گستردگی حضور همه اقشار مردم در تشییع بی نظیر و مشایعت کنندگان بسیار زیاد اشاره کنم که تا کنون نیز بی سابقه بوده است.

از شخصیت علمی پدرتان برایمان بگویید؟

ایشان تقریبا به تمامی حوادث و موضوعات دید آینده نگرانه ای داشتند. از پایان نامه ایشان می توان به “اولین دانشگاه و آخرین پیامبر” نام برد و از 110 جلد کتابی که قرار بود مورد تالیف قرار دهد تنها 40 جلد آن به چاپ رسیده است. تالیف های ایشان در بسیاری از موضوعات اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و حتی پزشکی  بود  که تمامی این موارد نیاز به مطالعات وسیعی دارد.

آیا پدرتان ارتباطی با اساتید دیگر کشورها مثلا اروپایی داشته است؟

نمی دانم. می توانست داشته باشد. ارتباط ایشان با علمای بزرگ ایران آشکار بود. برخی از آیات اعظام تالیفات ایشان را از طریق نامه تحسین کردند. پدر من در میان متفکرین و افراد سرشناس دوره خود از جایگاه تخصصی و معنوی بسیاری برخوردار بوده، که در مقایسه با افراد متخصص کنونی ، فردی برتر محسوب می شود.

پیگیری حقوقی حوادث تروریستی را چگونه می بینید؟ آیا شما آمادگی برای همکاری در این مورد را دارید؟ نظرتان در رابطه با تعقیب حقوقی تروریستها چیست؟

البته از زمان حوادث تروریست مجاهدین خلق زمان زیادی گذشته است. و از طرف دیگر برخی جوامع بین المللی هنوز این سازمان و اعضای آنان را به عنوان تروریست نپذیرفته اند. و از اینرو ما را در مسیری قرار میدهد که نتیجه مطلوبی نداشته باشد. ولی در این مورد نمی توان به طور کلی نا امید شد، چرا که  تا مدتی در لیست گروههای ترویستی قرار داشتند. و خروج آنان از لیست بیشتر به دلیل خصومتها با ایران و کسب و حفظ منافع حامیان و پناه دهندگان آنان است.

آیا شما اعطای حق پناهندگی را به فرقه تروریستی مجاهدین خلق مجاز می دانید؟ در مورد قابلیت محاکمه اینگونه تروریستها حتی در صورت برخورداری از حق پناهندگی در کشور آلبانی چه دیدگاهی دارید؟

در کل شاید به دلیل رعایت حقوق بشر و نگاه انسان دوستانه به موضوع پناهندگی ، اعضای این سازمان می توانند از حق پناهندگی برخوردار شوند ولی به سبب جنایات ضد انسانی  ارتکابی باید مورد محاکمه نیز قرار گیرند و جنایات آنها اعلام شود.

.

نظر شما در رابطه با استرداد مجرمان ، جنایات تروریستی و محاکمه آنان طبق قوانین داخلی ایران و یا محاکمه در کشوری که به آنها پناهندگی داده است چیست؟ کدام روش مورد رضایت شما است؟

با تعصب می توانم بگویم که در ایران،  ولی اگر بخواهیم بی طرفانه قضاوت کنیم می توان گفت اگر آنها طبق حقوق داخلی کشور پناهنده و یا حقوق بین الملل محاکمه و محکوم شوند حتی به مدت یک سال زندان، ولی به عنوان یک اقدام تروریستی ، برای ما بسیار بهتر خواهد بود چرا که اینها تروریست بودند. ما دنبال مجازات آنها نیستیم بلکه به دنبال محکومیت آنها بوده ایم چون که تروریست هستند. آنها کسانی هستند که پدر من و دیگران را کشتند. من یک دوست دارم که به عنوان یک حقوق دان در مجامع بین المللی تردد دارد. ایشان فرزند شهید ترور نیز می باشد .پدر ایشان کاسب ساده ای بود ، که تروریستها  او را حین برگشت از کار با دوچرخه در خیابان می کشند. ایشان می گوید حتی اگر این کشورها خود اقدام به محاکمه این تروریست ها کنند ، قضاوت صحیحی نخواهند کرد. از اینرو ما نیز باید وارد عمل شویم و بر آنها فشار وارد کنیم تا قضاوت و عملکرد درستی نسبت به جنایتکاران داشته باشند. ما دنبال مجازات صرف نیستیم هرچند که مجازات حق و کیفر کسی است که عمل جنایتکارانه ای ای از او سر زده باشد. ولی محکومیت آنان می تواند  مورد رضایت تمامی خانواده های قربانی ترور  و در نهایت جامعه بشری باشد.به نفع خانواده ها و در نهایت کشور ما باشد.

اطلاع دارید که تعدادی از نهادها و مراکز حقوق بشری وجود دارد که از حقوق قربانیان تروریسم دفاع کرده و آنها را مورد حمایت های اجتماعی ، فرهنگی و حقوقی قرار می دهد؟

نه خیر چندان آگاه نیستم.

انجمن دفاع از قربانیان تروریسم یکی از مراکزی است که در جهت حمایتهای اجتماعی ، فرهنگی و حقوقی در حوزه قربانیان ترور فعالیت می نماید . به نظر شما  این فعالیتها در بهبود وضعیت خانواده های ترور موثر خواهد بود. اگر اینگونه انجمن ها در اوایل انقلاب و همزمان با شروع ترورها ایجاد می شد  حمایت از آسیب دیدگان حوادث تروریستی و مقابله با تروریسم در حال حاضر در چه وضعیتی قرار داشت؟

البته من چندان از این امر مطلع نیستم. شاید اگر این اینگونه تشکلها در آن دوران ایجاد می شد بهتر بود ولی انجام نشد. به دلیل  اینکه کشور در اوایل انقلاب درگیر جنگ و مشکلات اقتصادی بود زمینه های ایجاد چنین مراکزی را نداشت هر چند که بنیاد شهید می توانست با برنامه ریزی مناسب در شکل گیری چنین مراکزی نقش ایفا نماید.

فاجعه هفت تیز یک حادثه بزرگ و تاثیرگذار بود ولی هیچگونه کار اساسی تا کنون انجام نشده است . البته چند کتاب و فیلم تهیه شده است که چندان موثر نیست. در مورد پدرم فیلمنامه ای توسط کارگردانی تهیه شده که قرار بود 30 قسمت داشته باشد و در ماه رمضان پخش شود که به دلایلی  اقتصادی اجرا نشده است.

همانطورری که می دانید تولید مستند یا فیلم تاثیر زیادی در مقابله با فریبکاری و  عضوگری گروههای تروریستی دارد و اینکه نشان دهیم که  تروریسم  انسانهای مفیدی را از جامعه می گیرد. فکر می کنید  در مورد کدام شخصیت می تواند تاثیر گذار تر باشد؟

افرادی مانند شهید فیاض بخش و پدر من در پی جنگ و نظامی گری و اختلاف نبودند بلکه در پی ارتقاء علمی و رفاه اجتماعی بودند و زمانیکه این افراد به جامعه به عنوان افراد خیرخواه معرفی شوند  خود نوعی مقابله با تروریسم و موثر خواهد بود. سال 90 خواهر من با خانواده در سامرا در حادثه تروریستی اتفاقی قرار گرفت. و اکنون جانباز است. در این حادثه فرزند 3 ساله ایشان نیز مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بصورت سطحی زخمی شد. آثار این حمله هنوز در این کودک باقی است. و به حدی که تا مدتها خواهر بنده نمی توانست فرزندان خود را در خانه تنها رها کند . وضعیت این فرزند به گونه ای بود که زمانیکه از خواب بیدار می شد فریاد می زد و در آغوش مادر قرار می گرفت  و اکنون نیز با اینکه 5 سال از این حادثه می گذرد هنوز هم مشکلاتش باقی است.

ما  باور داریم که خط مقدم مقابله با تروریسم خانواده قربانیان هستند چرا که آنها طعم تلخ حوادث  را چشیده اند و بسیار سختی کشیده اند و آنها  می توانند  بسیار موثر باشند . چه راهکارهایی  در بهره گیری از این ظرفیت در مقابله با تروریسم  پیشنهاد می نمایید؟

من مطلع نیستم. اما خواسته قربانیان این است که نشان داده شود که پدری ، برادری، خواهری و مادری ، کودکی بی گناه کشته شده است و به جامعه معرفی شود. و به افکار عمومی بگوییم اگر در این مورد بی تفاوت باشند خود آنها نیز قربانی بعدی حوادث تروریسم خواهند بود این بسیار مهم است.

با توجه  به فعالیت تروریسم در عراق و سوریه ، و ضرورت ریشه کنی این اقدامات ضد انسانی ،  چرا با وجود ادعاهای غرب مبنی بر مقابله با تروریسم این پدیده ضعیف نشده  و گسترش نیز می یابد؟

میتوان گفت که غرب به طور پنهان و آشکار از گروههای تروریستی حمایت می کند که مشکلاتی را برای بشریت ایجاد نموده است. این حمایت ها مبارزه و مهار چنین گروههایی را طولانی می کند.

 

 

 

عرض المزيد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا